نمیدونم چرا هر امتحانی رو که میگذرونم بیشتر از خودم نا امید میشم؟
وقتی میبینم که بچه ها چقدر برنامه ریزی دارن ولی من حتی به برنامه ریزی فکر هم نمیکنم.
نمونشم همین کبلی(کربلایی) خودمون که به جای زبان فارسی میشینه زبان انگلیسی میخونه و فکر نکنم تو برنامش جایی برای نگاه کردن به برنامه امتحانیش گذاشته باشه. و حتی اشتباهشو تکرار کنه و به جای فیزیک بشینه اجتماعی بخونه!واقعا متحیر گشتم.
یا حتی خود ممد که ساعت ۳ نصفه شب پا میشه فیزیک بخونه بعدش میبینه حسش نیست میگیره دوباره می خوابه.واقعا قلم چی باید ازشون تقدیر به عمل بیاره چون کاری رو که این بابا می خواست تو این ۱۶ سال یا بیشتربه عمل برسونه بچه های ما تو ۲۰ روز امتحانا انجام میدن.به همین دلیل می خام یه انتشارات بزنم که به این جور افراد بیشتر کمک بشه و حتی خودشون هم در اون فعالیت کنن اما چون فعلا نمیدونم با کدوم ز نوشته میشه فعلا از گفتن اسمشخود داری میکنم.
نمیدونم را هر بار میام اینجا بدشم باید برم اونجا(دشویی)
تقصیره خودته معدت مشکل داره مطالبو نمیتونه هضم کنه واسه همین باید زود بری دشویی.برو دکتر شاید درست شه.
سلام دوست عزیز دوباره به وبلاگ شما اومدم وبلاگ شما واقعا زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
ممنونم
آره دیگه اینطوریه
اگه می دونستی اون اسم رو با کدوم ز می نویسن می تونستی برنامه ریزی کنی
ولی حیف
آره معده ی من ...س شعر نمیتونه هضم کنه
پس دیدی تقصیر من نیست .حتما قبل از این که بیای وبه من میری تو وبه خودت پست میدی.
من هرچی میخوام کامنت بدم مینویسه به خاطر وجود بعضی کلمات نمیتونی سند کنی.به خدا فحش نبود.
ای ای ای
چی میخواستی بگی شیطون؟
الان درستش میکنم.
اها
درست شد